سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دست گذاشتم رو یکی ... - مریم حیدرزاده


خانه
پارسی بلاگ
پست الکترونیک
شناسنامه
 RSS 

:: کل بازدیدها :: 
2114

:: بازدید امروز :: 
2

:: درباره خودم ::


:: اوقات شرعی ::

:: لینک به وبلاگ :: 

دست گذاشتم رو یکی ... - مریم حیدرزاده

:: وضعیت من در یاهو ::

یــــاهـو

:: اشتراک در خبرنامه ::

 

85/6/18 ::  5:57 عصر


دست گذاشتم رو یکی که یک قشون خاطر خواشن

همشون هنر دارن ، یا شاعرن یا نقاشن

 

یا که پشت پنجرش با گریه گیتار می زنن

یا که مجنون مشن و تو کوچه ها جار می زنن

 

دست گذاشتم رو کسی که عاشقم نمی دونست

سربودم ازخیلیا و لایقم نمی دونست

 

دست گذاشتم روکسی که مجنونا دیوونشن

همِِِه ی شاهزاده ها ، دربون دور خونشن

 

دست گذاشتم رو کسی که رنگ چشماش روشنه

شمشاد همسایمون پیش قدش یه سوزنه

 

دست گذاشتم رو کسی که طعم چشماش عسله

کمترین شعری که تومی شنوی از اون غزله

 

دست گذاشتم رو کسی که ماه ازش طلب داره

خورشید از شعله ی چشمای اونه که تب داره

 

دست گذاشتم رو یکی که همه دور و برشن

مردشن دیوونشن مجنونشن ، پرپرشن

 

دست گذاشتم رو یکی که عاشقاش زیادن

همه جورشوداره هم عجیبن ، هم عادین

 

دست گذاشتم رو یکی که نه سفیده نه سیاه

ظاهرش گندمیه ، به چشمم اما کیمیا

 

دست گذاشتم رو یکی که داشتنش خوابه هنوز

کمترین شاگرد چشماش خود مهتابه هنوز

 

دست گذاشتم رو یکی که عادتش نساختنه

سرنوشت هر کسی که می خواد اونو، باختنه

 

دست گذاشتم رو یکی که اون منو دوست نداره

من تو پاییزم و اون اهل یه جا ، تو بهاره

 

دست گذاشتم رویکی که شعر موگوش کرده

اخرین بیت و می خونه و فراموش میکنه

 

دست گذاشتم رو یکی که کهکشون قایقشه

انقدر دوستش دارن هر کی خوبه ، عاشقشه

 

دست گذاشتم رو یکی که خندشم نفس داره

تو تمام نقشه های خوب دنیا دس داره

 

دست گذاشتم رو یکی که دست گذاشته رو همه

ولی هرکسی رو که تو نشون بدی ، می گه کمه

 

دست گذاشتم رویکی ، ما رو چه به فرشته ها

برو شاعر تو بمونو عشقو ، دست نوشته ها

 

دست گذاشتی رو یکی که از تو خندش می گیره

اینارو دلم می گه می گه و بعدش می میره

 

دست گذاشتن رو کسی اسونه اما ساده نیست

توی اینجور بازیا ، خب همیشه اراده نیست

 

می نویسم که رو هیچکی دست نمی زارم

ولی دروغه من هنوز اونو دوستش دارم

 

دست گذاشتم حالا رو قلبمو، چشامو ، سرم

تا مث تو قصه ها ، از یادم اونو ببرم

 

ولی دست عاقلتره مونده روی همین یکی

چرا من بزارمش رو سر و چشام ، الکی